برای روز میلاد تن من نمی خوام پیرهن شادی بپوشی
به رسم عادت دیرینه حتی براینم جام خوشبختی بنوشی
برای روز میلادم اگر تو به فکر هدیه ای ارزنده هستی
منو با خود ببر تا اوج خواستن بگو با من که با من زنده هستی
که من بی تو نه آغازم نه پایان تویی آغاز روز بودن من
بذار پایان این احساس شیرین بشه بی تو غم فرسودن من
با دو روز تاخیر تولدم مبارک
| ||
|
سالروز شهادت حضرت علی(ع) نخستین پیشوای شیعیان جهان در پیش است، بزرگ مردی که فتوت، مروت و جوانمردی را سرلوحه زندگی خود داشت، او مرد راستی و عدالتخواهی بود و نزد پیامبر اسلام ارزش بسیار والایی داشت .
رسول اکرم در شخصیت بی انتهای حضرت علی و کمالات بی نظیر و فضایل بی پایانش احادیثی فرموده و به تشریح مناقب آن حضرت پرداخته اند:
▪ سوگند به آن خدایی که جان من در دست قدرت اوست، اگر نبود این که گروهی از امت من تو را مثل انصاری که عیسی را به خدایی اشتباه گرفتند، غلو کنند در مورد فضایل و مناقب تو، مطالبی می گفتم که تمام مسلمانان خاک زیر پای تو را توتیای چشم خود می کردند .
▪ اگر تمام باغها قلم گردد ، همه دریاها مرکب ، همه جن ها حسابگر و انسانها نویسنده شوند تا همه فضایل و مناقب علی را بشمارند نمی توانند .
▪ هر کس دوست دارد مثل من زندگی کند و مثل من بمیرد ، به ولایت علی بن ابیطالب تمسک کند .
▪ پروردگار عالم به من وحی کرد و مرا مأمور ساخت که علی را با لقب امیرالمومنین بخوانم و فرمود: تا به حال، کسی را با این لقب نخوانده ام و آن را به کسی نخواهم داد .
▪ هر کس می خواهد حضرت نوح را در عزم و اراده اش بنگرد و علم سرشار حضرت آدم را درک کند و به جدم حضرت ابراهیم در حلم و بردباری اش نگاه کند و حضرت موسی را در ذکاوت و هوشیاری و حضرت عیسی را در زهد و بی توجهی به دنیا ببیند ، وجود مبارک علی را ببیند .
▪ من شهر علم هستم و علی در آن است ، هر کس می خواهد وارد آن شود باید از درش بگذرد .
▪ علی از حیث قضاوت و داوری نیز در میان امت من بی نظیر است .
▪ سرلوحه دفتر هر فرد با ایمان محبت و دوستی علی ابن ابیطالب است .
▪ علی داناترین امت من ، بعد از من است .
امشب عجیب دلم هوس سیگار کرده
اصن نمیدونم چه حالی داره (سیگار کشیدن)، چون تجربه نکردم ولی امشب طلبه شدم شدید.
چند قدم پیاده رفتم تا سر خیابون
بعد دیدم چراغ سوپری محل روشنه
دوتا آب میوه پاکتی ۱ لیتر از تو یخچال برداشتم
یکی پرتقال یکی هم هلو
چشمم به یه کره بادام زمینی هم افتاد، اونم برداشتم
بی هدف
حساب کردم
اومدم بیرون
با لباس مهمونی بودم
کت شلوار دودی
پیراهن یاسی، یقه رو کت
یکم گرمم بود
تا اومدم بیرون یه نسیم خوبی بهم خورد و نمیدونم چرا اینقدر هوس سیگار کردم.
بقول شهرام: آدم هوس سیگار می کنه بعد یادش میاد سیگاری نیست.
زود برگشتم خونه چون نمیخواستم وسوسه بشم.
حالا اینجام. خیلی بهتر شدم. شاید یک دهم از اون نیاز سیگارم باقی مونده.
اونم خوب میشه.