فچ میکنم اسکیزو فرنی گرفتم.
دچار چند هویتی شدم.
نمیدونم مکسم یا ادوارد یا اسی ، باور کنید.
یچیز دیگه تا کامل خالی بشم:
قبلش بگم اصن توجهی به سیاست ندارم و برام پشیزی ارزش نداره.
چه چپ ، چه راست ، چه شاه ، چه بی بی (تو روح همشون).
ولی انگیزه ها و علاقه مندی های سیاسی من برای پدرم به اندازه یک پوست بیسکوییت کف خیابون هم ارزش نداره.
پوست بیسکوییت چقدر ارزش داره؟
باز نشدش ، مثبت 100 تومان میارزه چون محافظه خراب نشدن بیسکوییته.
باز شدش ، منفی 100 تومان یا بیشتر نمیارزه چون تازه محیط زیست رو هم کثیف می کنه.
همین بود تمام.
کاروای-وانگ میگه: هویت های دوگانه یا چند گانه ، پوششی است برای روح انسان های رنج دیده.
ارادتمند:
ادوارد دستقیچی
آ قربون اون ناخودآگاهت برم که انقدر تو رو اذیت کرده.
هیچ عیبی نداره
اگه برای بابات نمیارزه عوضش واسه ما اندازه یه کارتون پوست بیسکوییت خارجی که ارزش داره
آقاجان از بی جی هارت چه خبر؟ هااااااااان؟
از من که آویزونه به اسباب بازیهای پسرک با دود اسپند روزانه!!!!!-----شدیدا زبونتونو لرنینگ کردم
دلم میخواد بنویسم تا خالی بشم ولی میترسم به اینجایی ها بر بخره که آباجی خانوم خواهر بزرگه ای ناسلامتی خودتو جمع و جور کن باباااااااااااااا
خب بالاخره نوسیدم
اونم چه رنگی..........چه رنگی....آدم حظ بصر میبره به خدا
سلام
تازه پدر تو خوبه
پدر بزرگ من که هیچ ما رو قبول نداره به نظرش ماها ناقص العقلیم
جوون و خام ...
بی ... من
آخر تلپاتی هستی
جاش خوبه