اول چند تا عکس از این دوتا وروجک که خون منو تو شیشه کردند. میترسم اینجا هم ناز کنند بگند دایی چرا عکس مارو اول وفلاکت(وبلاگت) نزاشتی! نیکا نیکا نیکیار
اینم چند تا عکس از طبیعت: جاده در مه پروانه شبنم روی برگ گل رز شبنم رو برگ سوزنی
اینم دایی در مه که جو کیارستمی گرفتتش
یه شبنم دیگه هم هست خوشجله دوسش دارم
برفا قایم شدند؟ یا رفتند تو بغل مامانشون(مامان طبیعت)؟
بقول نیکا «روخدونه نخ بسته»
مثه کلاغ ها که کشفیاتشون رو یجا قایم می کنند / انبار نیکیار هم تو ماشین لباسشویه
ارادتمند: ادوارد دستقیچی
۱- چشماتونو ببندید.
۲- کلید جهت پایین رو یکی دو ثانیه نگه دارید.
۳ - حالا چشماتونو باز کنید.
السلام علیک یا رسول الله
السلام علیک یا الله
سلام مخلص همگی ... ببخشید من بدقولی کردم ... در عوض دوتا عکس دلچسب آوردم ... ایندفعه میدونستم چشم و دعای خیلی ها به دنبالمه واسه همین اول کلی دعاتون کردم بعدش تا تونستم عکس گرفتم که وقتی میام دست خالی نباشم ... این دوتا نمونه بود ... بازم اگه خواستید از هرجاییش که دلتون کشید بگید تا براتون عکس هاشو بزارم ... تعارف نکنید ... هشتصدتا تصویره ... میدونید که ادی تعارفی نیست ... این زیر هم لینک سایز بزرگتر و با کیفیتشو واستون میزارم.
دلنوشت ۱: یاد قیصر تو فیلم "گوزن ها" افتادم با اون دیالوگ معروفش. ولی حالا من یچیز دیگه میگم: وقتی رفتی نمی دونی کجا میری ... وقتی برمیگردی میفهمی کجا بودی.
دلنوشت ۲: مخلصیما ... همگی ... تک به تک ... اونایی که اومدند و اوناییکه بعدا میاند ;)
دلنوشت ۳: با گام های استوار ... خوشحالم حتی بیشتر از خودت ... خوب میدونی چی میگم ... ولی از گذشته بدم میاد ... اونجا استغفارم از خدا این بود که خدایا اگه به کسی ناخواسته آسیبی رسوندم اول اون آسیب ترمیم بشه و بعد من بخشیده بشم تا شبها بتونم آسوده بخوابم ... آسوده نه بخاطر خوابش بلکه ... مخلصیم.
http://maxpaynethefall.persiangig.com/image/edward/N73/madine1024.jpg
http://maxpaynethefall.persiangig.com/image/edward/N73/makke1024.jpg
ارادتمند: ادوارد دستقیچی
دلم واسه خواهرم تنگیده
نمیدونم
نمیدونم چرا
ارادتمند: ادوارد دستقیچی